فاطمه یگانه؛ فرهاد ساسانی
چکیده
نابسندگی تعریفهای پیشینی از مفاهیم بندهای وابسته (ناهمپایه /پیرو) و بندهای پیوسته (همپایه) در کنار آشفتگی اصطلاح شناختی و درنظرگرفتن همۀ جمله هایی که در ساختارشان بندهای موصولی، متممی و قیدی به کار ...
بیشتر
نابسندگی تعریفهای پیشینی از مفاهیم بندهای وابسته (ناهمپایه /پیرو) و بندهای پیوسته (همپایه) در کنار آشفتگی اصطلاح شناختی و درنظرگرفتن همۀ جمله هایی که در ساختارشان بندهای موصولی، متممی و قیدی به کار رفته است بهعنوان جملۀ مرکب از یکسو و عدم توجه به امکان پیوستاری بودن مقولۀ پیوند بندی از سوی دیگر، موجب پراکندگی بسیار در تعریف پیوند بندی و جملۀ مرکب در پژوهش های پیشین شده است. همچنین در زبان فارسی در موارد بسیاری بهویژه در گفتار پیوند نماها نا آشکارند که موجب می شود بندهای همپایه (پیوسته) و ناهمپایه (وابسته، یا پیرو) به یکدیگر و نیز به بندهای مستقل شبیه گردند. در خصوص اقسام حروف ربط یا بهعبارتدیگر پیوند نماهایی که در پیوندهای بندی به کار میروند نیز اتفاق نظری دیده نمیشود و این مجموعه شامل مواردی است که با یکدیگر تفاوت آشکار دارند. به منظور پرداختن به این مسائل، در شیوهای توصیفی، پیکرهای گفتاری شامل ۴۵۰۰ دقیقه برنامههای مختلف رسانۀ ملی در بازۀ زمانی خرداد 1400 تا 1401 مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل دادهها در این پژوهش، الگویی پیشینی به کار نرفت بلکه بر مبنای دادههای جمعآوریشده، با رویکردی پیوستاری و سرنمونی، الگویی برای مطالعۀ پیوندهای بندی و جملههای مرکب در زبان فارسی پیشنهاد شده است. برای این منظور، ابتدا مفاهیمی با عنوان اتصال بندی و ارتباط بندی پیشنهاد گردید و تمایزی میان پیوندهای درون بندی، میانبندی و ورا بندی بنا نهاده شد. سپس مفاهیم پیوستگی، وابستگی و پیروی بندی بازتعریف شد. همچنین به پیوند نماهایی که در هر رابطۀ بندی کاربرد دارند اشاره شد. سپس از طریق مؤلفههای مشترکی که بتوان با آن هم بندهای پیوسته و هم پیرو را تعریف کرد، سلسلهمراتب ها و پیوستارهایی پیرامون پیوندهای بندی و جمله های مرکب فارسی ارائه گردید